وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

اینجا، جیغ از جفنگیات ، خزعبلات ، تفکرات خود می نویسد!
وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

اینجا، جیغ از جفنگیات ، خزعبلات ، تفکرات خود می نویسد!

انشاء وبلاگی

 از طرف لیـــــ دعوت شدم به یه انشاء وبلاگی راجع به نوروز که باید تو هفت کلمه اونو بیان کنم.

هفت کلمه من :

استرس قبل سال تحویل، عیدی های خوب، مهمانی های به یادماندنی، تنبلی مفرط، سالاد میوه، بن بست، بی خیالی


حالا قراره من هفت نفرو دعوت کنم، ولی آخه کدومشونو دعوت کنم که حتی واسشون مهم نیست جواب منو بدن، فقط کافیه حرفی بزنم که به مزاجشون خوش نیاد فوری حاضر میشن و اسلام و خدا و پیر و پیغمبر رو می کشن جلو. کسایی که حتی حاضرم شرط ببندم که تو عمرشون نشسته نشاشیدن.

بگذریم فقط می تونم نینا و آوا رو دعوت کنم. پنج تای دیگه هم پیشکش امام****.


این عکس و دوست دارم، خاطره های بچه گیمو واسم تداعی می کنه.

همینجوری هم گذاشتمش اینجا.







ته نوشت:

1. اگه کلمه ای نوشته میشه که از نظر خیلی ها رکیک باید بگم مجبورن که تحمل کنن و اگه تحملش براشون سخته خیلی راحت می تونن وبلاگ منو نخونن و اگه هم از دوستان لینک شده هستن بگن که حذفشون کنم. چون من دوست نمی خوام واسه دکور.

2. امسال واقعا همه چیزو تغییر می دم.

3. دلم می خواد صورت یکی رو چنگ بندازم و موهاشو بکشم، دعا می کنم که نیاد جلو چشام.


مزایا

برای تمدید دفترچه بیمه ام رفتم اداره ی  مامانم اینا که کاراشو انجام بدم، مسئول اداره ی رفاه ازم خواست که شناسنامه خودم و خواهرمو ببرم که نشون بده هنوزم مجردیم. به مسئولش آقای صادقی گفتم  آقای صادقی به خاطر مزایای این دفترچه هم شده تا آخر عمر نه ازدواج می کنم نه میرم سرکار

همهـــ چیــ آرومهـــ







perfect




ته نوشت:
1. دیگه قول میدم نشاشم به این زندگی.
۲. ۱۳۸۹/۱/۱۲  اینو اضافه می کنم که فردا سیزده بدر هست و رسم سبزه گره زدن، از اینجا به تمام اونایی که میخوان به نیت ازدواج سبزه گره بزنن بگم که لطفا و خواهشا به نیت من گره نزنن بنده امسال قصد ازدواج ندارم. مرسی.

آیه یس

همانا ما دوستانی رو با بازی وبلاگی دعوت کردیم و آنها ما را حتی به ک**ر سگ هم حساب نکردن....











ته نوشت:

۱.یه جایی خوندم که امسال سال  فشار مضاعف و پارگی مضاعف هست

۲. قول می دهم با همت و کار مضاعف صبر و استقامت پیش گیرم

۳. کم بابامون در میومد،کار مضاعف هم اومد!

۴. صد درصد سه نوشته ی بالا مال من نیست....ولی چون با فکر خودم یکی بود نوشتمشون....

بازیـــ وبلاگیـــ

خـــــب...

دوست خوبم لیـــــ    منو به یه بازی وبلاگی دعوت کرده، و چند مدل عیدی میخواد از من منم اول عیدیشو می دم بعد میام سراغ حرفای خودم


مدل اول: مدل اعترافیـــ


خیلی سخته که تعریفش کنم ولی اون ریزش بیش از حد موهام بود که یه جوارایی داشم کچل میشدم و بدجور روحیمو باخته بودم و کارم شده بود همش تو خونه نشستن و گریه کردن، البته با اینکه این ریزش نسبت به حجم موهام هیچ بود ولی باز خودمو خیلی باخته بودمو تا خودمو تو آیینه می دیدم می زدم زیر گریه، دکترم باهام حرف زد و مامان، مامان خیلی باهام صحبت کرد که این یه چیز عادیه و برای هرکسی ممکنه که پیش بیاد، الان وضع روحیم کمی بهتر شده ولی هنوزم از جلو آیینه رفتن و دید زدن موهام می ترسم.


مدل دوم: مدل اجدادیـــ


این سه تا عکس قدیمی نیستن ولی من باهاشون حال می کنم. عکس های اجدادی مو چون کمی خسیسم نمی زارم چون میخوام تنهایی نگاشون کنم البته مامانم اجازه نمی ده از تو البوم درشون بیارمو اسکن کنم و بزارم اینجا پس به  اینها بسنده کنید.


عکس مامانم وقتی جوون بود و بابامو ندیده بود.

من کلی این عکس رو دوست دارم.

اینم عکس کودکیــ من و آبجیم، الان هر وقت این عکسو می بینیم کلی میخندیم.

الان دیگه تقریبا هم قدیم.



اینم عکس من، از این عکس حاوی دوسال خاطره دوران دانشجوییمه... 





مدل سوم: مدل خاله خان باجیـــ


اینم یه عکس از سفره هفت سینمون، شرمنده که از خودمون نمی زارم کمی غیرتم زیاده. . .



اینم عکس یه عدد سفره هفت سین.


مدل چهارم:  مدل خاطراتیـــ


خاطرات زیادی دارم که دوسشون دارم، مخصوصا سفرهای دوران دانشجویم اونم با دوستانم، نمی دونم می تونم عکس مناسبی پیدا کنم یا نه ولی سفرها واقعا قشنگ و به یادموندنی بودن. سفرم به ضرقان و کازرون و استهبان و مرودشت و خلاصه دو سال دانشجویی استان فارس و گشتم.

از خود شیرازم کلی خاطره دارم، حافطیه و باغ ارم تو روزای برفی و عفیف آباد واسه خط زدن و تنها عکسی رو که من توش نبودم همین عکس پایینی هست که تو باغ ارم گرفتم این ردیف درختان فکر کنم کاج رو خیلی دوست دارم واقعا محشرن،هوارتا عکس این مدلی همینجا گرفتم.گاهی هم که تنها میشدم میومدم اینجا. 

باغ ارم-شیراز-85



مدل پنجم: مدل دلـــ بخواهیــــ


خب دو تا عکس بود که فکر منو بد جور مشغول خودشون کرده بودن تو سال  88 که آبجی گرامی من دختری با چترسوراخ  زحمت کشیدن و حذفشون کردن از تو سیستم، و من الان در حال حرص خوردنم. تازه اونقدرم زبونش دراز هست که جای معذرت خواهی بگه به من چه...




خب منم باید هفت نفرو دعوت کنم به این بازی که من سلطنت کهنه ، ماهی خانوم، پیسک دل، خبرنگار چپ دست ، چپ دست ، فازمتر، دختری با چتر سوراخ  رو دعوت می کنم . شرح نوع بازی رو هم خودتو زحمتشو بکشین برین از تو وبلاگ گنجشکک اشی مشی  بخونید، قربون دستتون.




ته نوشت:

1. این خیلی زیاد شد حرفای خودم بمونه واسه بعد

2. شبتون خوش.



بعدن نوشت:

این لینک مربوط میشه به عشایر جنوب ایران حتما ببینیدیش  و  استفاده شون از ماهواره . ...